مردی بسیار خطرناک بنام سامارات که بسیار ثروتمند میباشد عادت دارد تا دخترانی که ظاهری زیبا دارند نقاشی کند و به افرادش میگوید دختر مورد نظر را از هر کجای کره ی زمین هم که شده برایش پیدا کنند ، اینبار او نقاشی دختری هندی را میکشد و حالا میخواهد که ان دختر را برایش بیاورند ، برای دزدیدن دخترک انها شخصی بنام گورو که یک حقه باز به تمام معنا میباشد را مامور میکنند تا کار را برایشان انجام دهد ولی وسط ماموریت گورو عاشق دخترک میشود و حالا باید جلوی سامارات ایستادگی کند و...

هنگامی که رهبر یکی از کمپین های سیاسی که در یک پروژه مردمی علیه دولت قد علم میکند بصورت مشکوکی در یک تصادف کشته میشود، افسری مامور رسیدگی به این پرونده میشود که بسیار باهوش می باشد ولی شرایط بسیار دشوار است، زیرا افراد دولتی قدرتمندی پشت این قضیه هستند، ولی او میخواهد از قدرت مردم استفاده کند تا ظاهر واقعی افراد فاسد پشت سیستم دولتی را به همه نشان دهد و...

هنگامی که در روستای "كولاپورام" جایی در جنوب هند یکی از بزرگان روستا که در سیاست نیز نقش دارد به طور کاملا راز آلودی به قتل میرسد، ماموران پلیس شروع به جستجو درباره ی قتل وی میکنند ولی هیچ کدام سرنخی پیدا نمیکنند، تا اینکه یک افسر پلیس بسیار باهوش بنام کالکی را برای حل این مشکل فرا میخوانند و حالا او برای حل این معما اقدام میکند و ...

هنگامی که جسد یک تاجر بزرگ در مراسم بزرگداشت ناپدید می شود، یک بازپرس حرفه ای مسئول کشف حفایق می شود و زمانی که با همسر تاجر گفتگو میکند ، حقایقی کشف می شود که...

رامبابو یک مکانیک است و در گاراژ خود مشغول به کار است ولی خصوصیتی دارد و آن این است که نسبت به بی عدالتی حساس است و بعنوان یک شهروند مسئول ، از هیچ تلاشی برای عدالت فروگذار نمی کند. وی وارد عرصه خبرنگاری می شود ولی وقتی یک خبرنگار توسط یک سیاستمدار کشته می شود ، رامبابو تصمیم می گیرد حرفه سیاسی وی را نابود کند...

"دکتر فاوست"، دانشمند و کارآفرین فناوری، به دنبال تقلید از توانایی خدایان در ایجاد زندگی است. او روح خود را به شیطان می فروشد تا بتواند بزرگترین جاه طلبی خود، یعنی ایجاد نخستین انسان فوق العاده جهان را به وجود آورد ...

پلیسی درستکار و فداکار به نام رودرا پراتپ سینگ هنگامی که می‎بیند خلافکاران اوضاع شهرش را نامساعد کرده‎اند ، تصمیم می‎گیرد خودش به تنهایی عدالت را برقرار کند و…

یک پلیس وظیفه شناس که بعد از مدتی کار در هر منطقه به منطقه ی دیگری منتقل میشود در اخرین انتقالیش متوجه یک گروه دزد و قاتل در یک بزرگراه میشود و ...

"راج کوما"ماجراجو ،نترس و شجاع در میان دو گروه خطرناک قاچاقچی های مواد مخدر در دارتیپور، شهری کوچک قرار گرفته است. در این میان او به "چاندا" برادرزاده پارما رئیس یکی از باندها دل می بازد در حالی که خود برای شیو "راج"رئیس باند رقیب کار می کند. در نبرد نهایی او موفق می شود این دو گروه را متلاشی کند و با چاندا ازدواج کند.

سانگا و همسرش، اعضای قبیله ای هستند که در اطراف ناحیه ماهیسماتی زندگی می کنند. آنها نوزادی را از غرق شدن نجات می دهند که هیچ اطلاعی از گذشته او ندارند و ...